هر مرکب عموماً، واسب خصوصاً. (ارمغان آصفی) (بهار عجم). هر مرکوبی اعم از اسب و استر و خر و گاو و اشتر و جز آن. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج) (از انجمن آرا) (از شعوری ج 2 ورق 5). مرکب. (شرفنامۀ منیری) : که که سنگ آهن ار نعلی زان سم راه گستر اندازد. خاقانی. در آن ره چنان راه گستر براند که وهم از پیش چند منزل بماند. زین الدین سنجری. ، مرکب راهوار و فراخ گام و خوش راه. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج)
هر مرکب عموماً، واسب خصوصاً. (ارمغان آصفی) (بهار عجم). هر مرکوبی اعم از اسب و استر و خر و گاو و اشتر و جز آن. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج) (از انجمن آرا) (از شعوری ج 2 ورق 5). مرکب. (شرفنامۀ منیری) : که که سنگ آهن ار نعلی زان سم راه گستر اندازد. خاقانی. در آن ره چنان راه گستر براند که وهم از پیش چند منزل بماند. زین الدین سنجری. ، مرکب راهوار و فراخ گام و خوش راه. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج)
که نام خود را مشهور و معروف سازد. که نام خویش در جهان بگسترد. نامجو. نام طلب: مبارزی ملکی نام گستری که بدو همی بنازد ایوان و مجلس و میدان. فرخی. ، معروف. (آنندراج). نامور. نام آور
که نام خود را مشهور و معروف سازد. که نام خویش در جهان بگسترد. نامجو. نام طلب: مبارزی ملکی نام گستری که بدو همی بنازد ایوان و مجلس و میدان. فرخی. ، معروف. (آنندراج). نامور. نام آور